واکسن
امروز نوبت واکسن ٦ ماهگی ریحانه جون بود طفلکی دخترم وقتی داشت واکسنو تزریق میکرد از شدت گریه سیاه شد الهی مامان فدات بشه عزیزم دلم نمیخواد هیچوقت گریتو ببینم الان که این مطلبو می نویسم خوابیدی و چشام خیسه
خدا کنه تبت به ٤٠ درجه نرسه و درد پاهات خیلی اذیتت نکنه آخه واکسن ٤ ماهگی خیلی بیقرارت کرده بود و همش گریه میکردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی