محل کار خاله سودی
جوجو صبحها هروقت خاله از خواب بیدار میشه میخواد بره سر کار تو رو میبوسم آخه خیلی ناز میخوابیامروزم زیاد کارندارم گفتم برات مطلب بنویسم محل کارمم نشونت بدم .
چندتا عکس گرفتم ,عکسارو میزارم که خاله ستاره هم ببینه
اینجا منطقه ویژه یا همون گمرک خودمونه
اینجا هم کشتی باربری اومده بود منم که فورا عکس میگیرم
اینم میز کار من
اینم از نمایی دیگر که خاله سودی هر روز صبح دریا و کشتی هارو تماشا می کنه
و دیشب داشتیم میرفتیم خونه مادربزرگ خاله منم شیطونی کردم ازت عکس گرفتم
مامانتو خسته کرده بودی نمی نشستی تو کالسکه ما هم داشتیم پیاده روی میکردیم
بعدا نوشت مامانی: خاله مرسی حسابی سوپرایز شدم وقتی داشتم وارد وب میشدم دیدم که ریحان عسلی تازه بروز شده اول فکر کردم شوشو مطلب گذاشته بعد که چند بار رمز رو زدم دیدم دوباره تغییرکرده میخواستم زنگ بزنم ازت بپرسم که خودت زنگ زدی منم این عکسارو میذارم تا این پست کامل تر بشه