ریحان عسلی  ریحان عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

◕‿◕ ریحان عسلی ◕‿◕

ریحانه و مهمونی عمه جون

1390/7/5 0:04
570 بازدید
اشتراک گذاری

دنیای زیبا

سلام
ریحانی من دیروز رفته بودیم مهمونی عمه و زهرا و سمیه و حاج آقا (شوهر عمه) اومده بودند 
زهرا طبق معمول می خواست هرچه زودتر ریحانه رو ببنه  ساعت 12:30  اس داده بود که : پاشید بیاید اینجا دلم واسه عشقم تنگیده که من به دلیل سایلنت بودن گوشیم اسشو ساعت 2:20 بعداز ظهر بعد از تماس تلفنیش دیدم
من که منتظر شوشو بودم بیآد خونه و بعد با  هم بریم که دیدم ریحانه حالش خیلی بد (در آوردن دندون چهارم) و همش گریه میکردی تب داشتی اما نه زیاد الهی قوربونت بشم من قالِب ها و شِکلَک هایِ لـاولیـ و بیوتیـ
ساعت حدودا 6:30 عصر بود که عمو عبدالله و حاج آقا اومدن دنبالمون تا بریم خونه مادر جونی( پدری) ریحانه طبق معمول همیشه تو ماشین یه چرت ١٠ دقیقه ایی زدی الهی قربونت برم من قالِب ها و شِکلَک هایِ لـاولیـ و بیوتیـ

دیگه وقتی رسیدیم  اونجا همش بغل زهرا بودی دیشب تولد حاج آقا رو جشن گرفتیم دنیای زیبا و آخر سر عکسای دسته جمعی انداختیم حسابی خوش گذشت اما ریحان عسلی از بس خسته بودی آخر سر خوابیدیقالِب ها و شِکلَک هایِ لـاولیـ و بیوتیـو نشد که با دختر عمه و عموهات عکس دسته جمعی بگیری

ریحان عسلی

قبل از رفتن توی حیاط  خونمون

ریحان عسلی

به عشق اروین

ریحان عسلی

این عکس رو از دوربین زهرا برداشتم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مدیروبلاگ مرحوم خلیل قادری سعدی
30 شهریور 90 11:04
سلام
بهشت زیر پای مادران است.....
باتشکر از شما مادر گرامی وعزیز ...
من خیلی خوشحالم که در حال صحبت با یک مادر عزیز هستم که 9ماه سختی و هزارن درد و یک روز مرگ وزندگی را باجان خریده تا این نو گل رو به این دنیا معرفی نمیاد من در بیمارستان ها مشاهده درد ها و زجر های مادر ها بوده ام واقعا سخت است و ادم رو متحول میکند ...
مادر شاید تا مرگ هم برود....شاید.....شاید...
فرزند تا بزرگ شدن واقعا سختی هایی میکشد این سختی ها را مادر تحمل میکند ....
عزیزان بیاییم قدر مادر ها را بدانیم....
درود فراوان برتمامی مادرهای دنیا.......
من از طرف خودم وتمامی فرزندان این خاک از زحمات فراروان شما سپاسگزاریم....
وبلاگ ماحامی تمامی مادران ایران زمین......
باتشکر
HADISADI20@YAHOO.COM
WWW.KHALILGHADERI.BLOGFA.COM
روحش شاد ویادش گرامی
مارا لینک کنید یادتون نره
مدیر وبلاگ استاد مرحوم خلیل قادری سعدی
هادی-از شیراز
20 مهر ماه 90- گلستان جاوید شیراز



خدا رحمتشون کنه
مونا
30 شهریور 90 12:22
مرسي عزيز دلم برا ريحانه جون ژل دندون بگير لثه هاشو بي حس كنه زياد اذيت نشه
مراقبش باش

مرسی که به فکر ریحان عسلی منی عزیزم
ریحانه
30 شهریور 90 12:30
تیپشو نیگا خوشگلرو.
مامانی ریحانه جونم رنگ و روش که خوبه.
خودشم بهتره ایشالا؟؟


ممنونم که نگرانی اون عکسا بعداز یه دل سیر گریه کردنشه
معلوم نمیشه یه دفعه حالش بد میشه و تب میکنه
اما ماشالا تعریف نباشه ریحانه خودش خیلی دختر خوش رو و خوش خنده اییه
مامان سارا
30 شهریور 90 15:08
قربوووووووون اون چشاش برم من
maedeh
30 شهریور 90 17:11
چقدر ناز تر شدی عسل خانوم
مامان کوثر
30 شهریور 90 17:35
ای گلم خوش تیپ خانوم ماه شدی چه گیر های سرت بهت میاد
راستی دخملمون رو چیکار کردین زیر چشمش اوف شده بگردم

کاری نکردم پشه نیش زده خاله زینب
خاطره مامان بردیا
30 شهریور 90 18:22
گل سرای خوشگلت من و کشته
خاله هدی یاسی زر زر و لوبیای سحرآمیز
30 شهریور 90 22:32
می بینم که پشه هاتون دست بزن دارن یا اینکه خودتون اومدین پشه رو بپرونین زدین چشم و چار بچه رو داغون کردین. گفته باشم حواستون به نی نی ریحانه ما باشه ؛) (کاسه داغتر از آش که میگن اینه)
مامان پارسا
31 شهریور 90 14:23
ماشالا چه مامان زرنگی داریاااااااااااااااااا
من هنوز تو آپ کردن پست مسافرتمون موندم
چه باغچه ی با صفایی میشه وقتی درختچه گلتون شکوفا میشه،نههههههههههههههه؟
عکسهاتم مثل همیشه خیلی نازن

مرسی خاله شما لطف دارید
خاله ستاره
31 شهریور 90 20:13
چقدر بامزه نشستي دختر خوشگل ميبينم كه ريحان به كلكسيون خانوادگي مون رفته چقدر تو اون عكس كه از نزديك گرفتن به جز گوشات كپي مامانتي عسلي

مگه گوشاش چشه؟
خاله ی امیرعلی(الهه)
1 مهر 90 19:35
همیشه به مهمونی و خوشی خوش تیپ خانوم فدای تو من بشم عسلی
واقعا عسلی راستی اون عکسی زهراجون گرفته خیاییییییییییییییییییییییییی قشنگه

مرسی خاله الهه