ریحانه و چرخ خیاطی
سلام به همه ی دوستای خوب وبلاگیم و ریحان عسلی شیرین تر از عسلم
امروز مادر جونی داشت واسه خاله ستاره که چند تا کاره خیاطی داشت واسش انجام میداد اما مگه گذاشتی مادر جونی کاره نیم ساعته رو 2.5 ساعته انجام داد بیچاره کمرش درد گرفت هی میخواستی دست به چراغ چرخ بزنی
منم تمام نخ های رنگی رو میذاشتم جلوت یکم بازی میکردی و تا میدیدی من دارم به تی وی نگاه میکنم زودی فرار میکردی وقتی هم می گرفتمت که نری میزدی زیر گریه و مثه ماهی که توی تور گیر افتاده خودتو تکون میدادی که از دستم فرار کنی
مادر جونی برات شعر میخوند شما هم براش ناز میکردی
پ.ن : فاطمه جونی که برام کامنت خصوصی گذاشتی پس آدرستو چرا نذاشتی گلم من چطوری به کامنتت جواب بدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی