ریحان عسلی  ریحان عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

◕‿◕ ریحان عسلی ◕‿◕

ریحانه و ماجرای روز 21 آذر

1390/9/23 21:29
2,356 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

میخوام تو این پست از روز تولدت بنویسم دنییای زیباروزی که تو دنیای منو قشنگتر کردی یکسال با تو بودن وای خدای خیلی حس قشنگیه مادر بودن الان که دارم این پستو برات مینویسم تازه از خواب بیدار شدی و داری شیر میخوری

از روز 19/09 مریض شدی و بدجوری تب کردی دکتر گفت تا سه روز تب میکنه خدای من تا21/09 با وجود اینکه بخاطر ایام محرم و بخصوص که سال اول نه میتونی خودت شمعتو فوت کنی و بیشتر خسته میشی تا لذت ببری جشن بخصوصی نمیگرفتم اما خب همینکه می دیدم درست روز تولدت بی حالی بیشتر ناراحت بودم خیلی دلم گرفتحتی دکتر گفت تا تبش پایین نیآد واکسن نباید بزنی و منم دیگه نتونستم سر وقت واکسنتو بزنم

الان 2 روزه که تب داری روز 21/09  که تبت به 39.8 درجه هم رسید انگاری همه ی دنیا رو سرم خراب شد بی خوابی از یه طرف بی حالی شما هم ...

خلاصه اینکه همیشه میگن هیچ چیز خدا بی حکمت نیست راسته

ساعت 2 بعدازظهر بود که اف اف به صدا در اومد کیه منم معصومه (دختر عموی ریحانه ) درو باز کردم دیدم با یه جعبه کیک و پلاستیک به دست و لب خندون ریحانی تولدت مباک خدایا چقدر مهربونی اینجا چیکار میکنی با کی اومدی مامانت کجاست سوالهایی بود که من از معصومه میپرسیدم

فاطمه خانم زن عموی بزرگ ریحانی رفته بودن خونه ی معصومینا و با هم دیگه تصمیم گرفتن که منو سوپرایزم کنن خدا میدونه چقدر خوشحال شدم

منو رسوندن و گفتن شما بادکنک هارو باد کنید فاطمه و زهرا خانم رفتن دنبال مهدیه (دختر عموی ریحانه) اینا جوابهایی بود که معصومه به سوالام داد

1 ساعت بعد لیلا و زهرا و فاطمه زن عمو های ریحانه اومدن تولد تولدت مبارک من فقط گریه نکردم اومدیم تولد ریحانه جونو تبریک بگیم

همه دورهم بودیم چقدر خوش گذشت ریحانی یکمی بی حال بودی اما یه یک ساعتی که خوابیدی سر حالتر شدی

 

از دوستای وبلاگی هم یه تشکر ویژه مخصوصا از خاله هدی و مامان یاسمین زهرا دارم بخاطر پست قشنگی که تو وبلاگ یاسی به ریحانه جون اختصاص دادین

همینطور مامان کوثر و خاله الهه که به ما لطف داشتید و مارو شرمنده کردید ایشالا بتونم جبران این کار قشنگتون رو بکنم دلم و شاد کردید خدا دلتون رو شاد کنه و نگهداره  نی نی های خوشگلتون باشه

آره دلبندم شبی که من فکر میکردم چه سوت و کور خواهد گذشت پراز خنده و شور شادی بود بخاطر این میگم که بابای معصومه آقا موسی عموی ریحانی آخر شب وقتی کیک خوردیم به حالت نشسته بادکنک هایی که باد کرده بودیم رو به هوا انداخت و بیشتر بچه ها خوششون اومده بود و کلی بازی میکردن و آخر سر هم یکی یکی بادکنک های باد شده رو می ترکوندن طاها پسر عموی ریحانه که 3.5 سالشه چقدر خندید بیچاره از بس خندید تو خودش...

 شکلکهای جالب آروین

اینجا نزدیکای ظهر ساعت 11:44 بعد از 2 روز تب داشتن تازه یکمی بهتر شدی دلم برای خنده هات تنگ شده بود قوربونت برم من

ریحان عسلی

میخواستم تبتو بگیرم تب سنج رو ازم می گرفتی اصلا دوست نداشتی تب سنج رو بذارم زیر قل قلیات (زیر بغلت)

ریحان عسلی

دیدم یکمی سر حالی شونه رو برداشتم موهات و شونه کنم بازم ازم گرفتی اما این بار تقلید کردی و خودت این کارو انجام دادی ای شیطون من

ریحان عسلی

بخاطر اینکه هیچ هماهنگی واسه گرفتن تولد نداشتیم مجبور شدیم یه کیک دیگه بگیریم

کیک کفشدوزکی رو زن عموی زرگ ریحانی لطف کردن و گرفتن

دنیای زیبا

 

ریحان عسلی

کیکی که بابایی گرفت واست ریحان عسلی

کیک تولد

ریحانی بغل مهدیه دختر عموش

خانمی که تو محجبه و تار افتاده زن عموی ریحانی که زحمت این مراسم رو کشیدن دستتون درد نکنه خیلی خوشحال شدم به گفته ی خودشون چون من اینجا غریبمو خونوادم پیشم نیستن خواستن دل تنگی نکنمو به قولی واسم مادر کردن بازم مرسی ایشالا منم تو شادیهاتون جبران کنم

ریحان عسلی

تولد تولدت مبارک بیا شمعارو فوت کن تا صد سال زنده باشی

عزیزم یکساله شدنت مبارک همه ی دنیای من

ریحان عسلی

ریحان عسلی و عسل

ریحان عسلی و عسل

ریحانه در حال دست زدن و پسر عموش امیرعلی ...!

ریحان عسلی و امیرعلی

ریحان عسلی و عطیه

عطیه و حامد دختر و پسر عموی ریحان عسلی

ریحان عسلی و حامد

شام هم کوبیده و جوجه بود که دست آقا موسی درد نکنه زحمت پختنشو کشیدن وقتی سفره رو باز کردن من داشتم ریحانی رو شیر می دادم و  نتونستم از شام تولد عکس بگیرم

خاله ستاره:happy birthday raihan asali 

مهدیه دختر عموت :تولد ریحانه جون مبارک

مامان سارا :تولد زیباست منت بر سر تقویم گذاشتی و پاییز رو خجالت زده کردی و آذر رو سر افراز کردی و عدد 21 رو تا ابد شرمنده خودت کردی تولدت مبارک ریحانه جون

لیلا خانم مامان عسل : سلام تولد ریحان کوچولو موچولو رو تبریک میگم از روی ماهش ببوس

اینا اس ام اسایی بود که اون روز برام فرستاده شد و بازم ممنونم از الهه خاله امیر علی که تلفن زدن و تولد ریحانی رو تبریک گفتن

آهان عمه و مادر جون (پدری) و دختر عمه ی ریحانی هم یه روز پیشواز اومدن و تولد ریحانه رو تلفنی تبریک گفتن دیگه چیزی یادم نمیآد اگه چیزی یادم اومد توی بعدا نوشت مینویسم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

دوتا عشقم محدثه
23 آذر 90 21:59
باسلام به خدمت شما دوست عزیز محدثه جونم تو مسابقه ی جشواره ی نی نی وبلاک شرکت کرده خوشحال میشم به ما هم رای بدهید نحوی رای : 1) روز شروع رای گیری یک شماره 11 رقمی به شما معرفی خواهد شد. 2) هر شماره موبایل تنها یکبار مجاز به ارسال پیامک می باشد. 3) هر رای دهنده حتما باید به سه نفر متفاوت رای دهد. 4) اگر تعداد کدهای موجود در یک پیامک بیشتر و یا کمتر از 3 باشد و یا در بین سه کد، کدی تکراری وجود داشته باشد پیامک ارسالی باطل خواهد شد. 5) نحوه نوشتن پیامک به این صورت است که کد اول را نوشته سپس یک فاصله وارد کنید و بعد کد دوم را نوشته و دوباره فاصلی ای وارد نمائید و در آخر کد سوم را نیز یادداشت کنید و به شماره 11 رقمی که اعلام خواهد شد ارسال نمائید. مثال) اگر رای های شما کدهای 112، 138 و 131 است، پیامک شما می بایست بصورت زیر باشد : 138 131 112 شمارش آراء تماما" توسط نرم افزار انجام می شود در نتیجه در رعایت موارد فوق دقت نمائید. نحوه انتخاب برندگان
رای گیری پیامکی آغاز رای گیری
ساعت 00:01 روز پنجشنبه ( یکم دی ماه ) پایان رای گیری
ساعت 23:59 روز جمعه ( نهم ماه )
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
23 آذر 90 22:11
سلام .چه سورپرایز به موقعی.دستشون درد نکنه.واقعا به موقع بوده.حداقل حال و هوای شما رو عوض کرده.مریضی و ریحانه و غم بابا بزرگ و غربت و ...ولی حالا احساس خوبی داری.خدا رو شکر.
ایشالله که ریحان جونی تولد 120 سالگی همشون رو سورپرایز کنه.
ریحان عسلی خیلی دوست دارم خانمی.تبریک میگم بزرگ شدنت رو.دیگه از جمع نی نیهای صفری اومدی بیرون یکساله عسلی.

سلام خوبید شما؟ خداییش خیلی خوب بود خستگی این چند روز مریضی ریحانی از تنم در اومد
مریم
23 آذر 90 23:18
مبارکه عزیزم
مریم
23 آذر 90 23:19
بهـ مبارکیـ و میمنتـ باشهـ الله یـ
شیدا مامان کیمیا
24 آذر 90 0:39
سلااااااام به به تولد یکسالگی ریحان عسلی گل مبارک انشالله 120 سالگیش جریان تولدش هم خیلی جالب بود خوشبحال ریحان عسلی با این زن عموهای مهربونش....... ممنون که ما رو لینک کردین منم لوگوی ریحان عسلی رو میزارم تو وبلاگ کیمیا اینم کد لوگوی کیمیا جونو اگه دوست داشتین شما هم بزارین اینجا مرسییییییییییییییییی بووووووووووووووووووووس
مامان آترین
24 آذر 90 1:23
تولد تولد تولدت مبارک عزیز خاله. ایشااله 120 ساله بشی قربونت برم. وایییییییییییی عزیزم نبینم بی حال و مریض باشی . ایشااله زود زود خوب میشی. خسته نباشی مامان ریحان عسلی
مامانی درسا
24 آذر 90 1:24
ریحان عسل خانم تولدت هزاران بار مبارک . امیدوارم ..........ساله بشی . عزیزم یک دنیا
مامان ثنا و ثمین
24 آذر 90 1:57
تولدت مبارک باشه عسیسم.انشااله 120ساله بشی.چه خوب شد که غافلگیر شدین.چه فامیل شوشو خوب هستن.خدا حفظشون کنه
مامان سارا
24 آذر 90 9:01
سلام عزيزم
تولد ريحانه رو بهش تبريك ميگم
عكسهاي خيلي قشنگي بودن
ميگم چه جاري خوبي داري كه واست اين همه كارو انجام داده . خدا از خواهري كمش نكنه دستش درد نكنه خيلي بزرگواري كرده ها.
بازم خداروشكر اگه تو شهر غريبي خدا يه جور ديگه واست جبران كرده و آدمهاي خوبي دور و برتن


سلام دوست خوبم
ممنون چشمات قشنگ میبینن عزیزم
آره خدا سایشوتو بالا سر بچه هاشون کم نکنه یکی از یکی خانمترن
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
24 آذر 90 9:50
خوشبحالت مامانی چه جاری های خوبی داری.دستشون درد نکنه عجب تولدی گرفتن.فکر کنم تبریزی ها خیلی غریب نوازن؟
بازم ریحان جون تولدت مبارک.

ممنونم خانمی آره خیلیییییییییی
مرسی بوسسسسس
مامان کوثری
24 آذر 90 10:15
بازم تبریک انشا الله زودی خوب بشی ریحانه جونی
خاله هدي ياسمين زهرا
24 آذر 90 13:50
خداروشكر! چه خانواده مهربوني داره باباي ريحانه جون. انشااله هميشه سالم و شاد باشن و هواي شما رو هم داشته باشن. ريحانه گلي خوشگل، دوباره تولدت رو تبريك ميگم. زيباترين روزها و ماهها و سالها رو برات آرزو مي كنم. خدا سايه پر از مهر مامان و باباي مهربونتو ير سرت مستدام بداره و شاد شاد شاد باشين.

مرسی خاله هدی جونم
مامان محیا
26 آذر 90 8:08
دستشون درد نکنه...چه آدمهای خوبی...خوش بحالت با چنین فامیل شوهری...بخدا قدرشونو بدون...ما دعوت هم بکنیم نمیان..نه اینکه دلخوری باشششه...اصلا اهلش نیستن... ایشاله هزار ساله بشه ریحان جون

حتما قدر دانشون هستم
ممنونم خاله جون
مامان پریاگلی
28 آذر 90 13:12





















تولدت عزیزم پر از ستاره بارون
انشاالله که سال های سال تو این روز قشنگ از خونتون نوای شادی و سرور بلند باشه و با لب هایی سرشار از خنده شمع های تولدت رو فوت کنی


ممنونم خاله جون
الان که گل بارونم کردی مرسی عزیزم
خاله ی امیرعلی
2 دی 90 23:32
سلام انشالاه که ریحان گلی 120 ساله بشه تولدشم با چند روز تاخیر مبارک
منکه عزیزم کاری نکردم که این همه لطف به من کردی و شرمندم کردی واقعا خیلی خانمی قربونت برم من
بوسسسسسسسسسسسسس

سلام خانمی
مرسییییییی