ریحان عسلی  ریحان عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

◕‿◕ ریحان عسلی ◕‿◕

ریحانه و شستن ماشین

1390/8/10 15:12
1,167 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزه مامان

الان که دارم مطلب این پست و برات مینویسم از دایی علی تحویلت گرفتم

دایی میخواست ماشینش رو بشوره شما هم پشت سرش گریه کردی دایی هم مجبور شد  تورو بغل کنه و بذارتت توی کالسکه که پیشش باشی شما هم که شیطون تا فرمون ماشین رو دیدی دستتو بالا بردی که از کالسکه برت داره و بذارتت توی ماشین

بعداز اونم هر کاری کردیم که بیای بیرون تا دایی ماشین رو بشوره فرمون ماشینو ول نمی کردی دایی هم مجبور شد ماشینو قفل کنه و به کارش برسه

اینم عکسای ریحانی بلا

 

ریحان عسلی

مات و مبهوت از سرازیر شدن آب

ریحان عسلی

 

ریحان عسلی

پ.ن: از بس دست زدی به کیبورد گذاشتمت پایین که چهار دست و پا بری  و مثه پست ریحانه و لوز سرم نیآد

اما شما هم که طبق معمول بلا تشریف دارید و خواستی که تاتی تاتی کنی منم همینطور که روی صندلی نشسته بودم باهات تاتای تاتی کردم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

خاطره مامان بردیا
10 آبان 90 17:14
خاله ستاره
10 آبان 90 19:28
اگه پسرم بفهمه ريحاني پشت فرمونه

تیکه بزرگه گوششه
مامان یاسمین زهرا
10 آبان 90 23:39
بلااااااااااااا
مامان ماهان عشق
11 آبان 90 0:10
ماهان هم دیشب با بابایی ماشین شستن.
تاتی تاتی مبارک عسلی.

آفرین به این پسر خوب
مرسی خاله جون

ریحانه
11 آبان 90 1:11
ای جوووووووووونم...
چقدر دلم واسه ریحانه جون تنگ شده بود.
سرما نخوری حاله.
واقعأ هم بلاست خانم خانما.


مرسی ما هم همینطور مامان شدن خوبه خاله ؟
خاله هدي ياسي زر زر و لوبياي سحرآميز
11 آبان 90 10:29
خيلي با مزه اي ريحانه خوشگله چه قشنگ و با دقت داره تعجب ميكنه
مامان کوثر
11 آبان 90 10:35
ای جون چه نیگاه میکنی تو رو تو ماشین زندانی کردن آخی نازی ..........
مامان محیا
11 آبان 90 10:40
عزیزم عین خاله ( من) عاشق ماشین هستی...بووووووس


ریحانه
11 آبان 90 12:28
عزییییز دل منه این ریحون....
میخوام با کباب کوبیده بخورمش!!
مامانش لطفأ صورتش رو بچسبون به مانیتور:



محمد
11 آبان 90 13:01
مامان ماهان عشق
11 آبان 90 14:36
سلام ریحانی.الهی .سرما خوردی خاله؟خدا کمک میکنه زود زود خوب میشی دخملم.نگران نباش پاییزه دیگه.
مامان شینا
11 آبان 90 15:12
چه با مزه شده این کوچولو عکسای گازگرفتنش خیلی نازه


مامان ثنا و ثمین
11 آبان 90 16:08



مامان ماني
11 آبان 90 20:06
اميدوارم بزرگ شي و خودت پشت ماشين بشيني عزيزم ......

ایشالا
مریم
11 آبان 90 21:39
افلین
خاله ی امیرعلی
12 آبان 90 22:59
عکس دومش خیلی قشنگه خندم گرفت خیلی با تعجب نگاه میکنه نازی دختر خاله پسر خاله عشق ماشینن فرمون رو هم چه محکم گرفته فداش بشم
مامان پارسا
12 آبان 90 23:53
ااااااااااااای جونم چه با تعجب داره نگاه میکنه