ریحان عسلی  ریحان عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

◕‿◕ ریحان عسلی ◕‿◕

ریحانه و ستایش

1390/7/24 17:30
1,460 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیروز که بنا به دلایلی نشد واسه ستایش جشن بگیریم واسه اینکه هم تو دل خودمون هم تو دل ستایش نباشه از اینکه نشد واسش تولدشو جشن بگیریم گفتیم ببریم کنار دریا و پارک تا بازی کنی

حالا قراره فردا شب بریم کنار دریا و اونجا برات یه جشن خودمونی بگیریم

اینم عکسای دیشب

ریحانه و ستایش

ریحانه و ستایش

ریحانه و ستایش

 

ریحانه و ستایش

 اگه دوست داشتی بقیه عکسا رو ببینی به ادامه مطلب برید

ریحان عسلی

خاله ستایش

اینجا دیگه ریحانی کلی خسته شده بود

ریحانه خسته

آخر سر هم رفتیم یه پیتزا ساندویچی

ریحانه و ستایش

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مریم
24 مهر 90 13:26




ستاره
24 مهر 90 14:03
اوه ميبينم كه به شهرمون خوب رسيدن ما نبوديم

پس چی فکر کردی کم الکیه شهرمون

ستاره
24 مهر 90 14:04
حتما براش جشن بگيرينا از طرف من اين گله بهش بدين

حتما وعده ی ما فردا شب کنار دریا

ستاره
24 مهر 90 14:06
اين قارچه كجاس كه من نديدمش؟

پارک جوجو پرندگان به قول گفتن ستایش

مامان کوثر
24 مهر 90 15:54
الهی چه عکس های خوشملی خیلی نازین جفتتون خودت مراویریدی عزیزم توی صدف

مرسی خاله زینب چشماتون ناز میبنه

مریم(مامان روشا)
24 مهر 90 16:18
سلام به مامان بی معرفت خوب هستین!کاش آدرس فریمارو بت نمیدادم تا لااقل هنوز بهمون سر میزدین و از توی لیست دوستاتون پاک نمیشدیم
دنیا همینه عزیزم ایشالا همیشه خوش باشین

سلام مریم جون داری زود قضاوت میکنی
باشه هرچه از دوست رسد نیکوست !!!

خاله هدي ياسمين زهرا
24 مهر 90 22:15
هميشه خوش باشيد. جاي ما رو هم كنار دريا و هواي عالي بوشهر تو اين فصل خالي كنيد

مرسی حتما خاله هدی
ریحانه
25 مهر 90 1:08
عزیزم همیشه به مسافرت و شادی.
چقدر سوشهر جاهای قشنگی داره.
تولد خاله ستایش هم مبارک باشه.
منم فردا میرم ببینم چی میشه اما بعید میدونم عزیزم مامان شم....
گل دختر نازتو ببوس گلم.
اگه احیانأ مامان شدم زودی عکس میذارم.


مرسی عزیزم
ایشالا که به سلامتی فارغ بشی و نی نی خوشگلتو در آغوش بگیری
بی صبرانه منتظر عکسای نی نیت هستم
خاله ی امیرعلی
25 مهر 90 10:56
دریا کنار خوش بگذره عزیزم جای مارو هم حسابی خالی کنید به ستایش جونم تولدشو از طرف من تبریک بگو عکسای خاله و خواهر زاده مثل همیشه عالیه
مامان رهام
25 مهر 90 11:04
از طرف من و رهام هم بهش تبريك بگين

ممنونم

خاله هدي ياسي زر زر و لوبياي سحرآميز
25 مهر 90 14:25
مامان ريحانه جون الان دوباره اين حوض توپ ها رو ديدم ياد يه مطلبي افتادم. دور از جون، چندوقت پيش توي استخر توپ، چندتا بچه از بين رفتن. دليلشم نيش ماري بود كه زير توپها قايم شده بود. البته دور از جون همه ني ني ها. فقط يهو ياد اين قضيه افتادم و دلم لرزيد. تو روخدا حواستون باشه

مرسی از یاد آوری تون
خاله نسرین
26 مهر 90 9:42
عسلی جون عجب جاهای خوشگلی رفتی.جای صدفی روهم خالی کن.همیشه خوش باشی الهی.

مرسی حتما

مامان پارسا
30 مهر 90 0:24
عکساتون خیلی خیلی ناااااااااز شدن

مرسی خاله جون چشماتون ناز میبینه