ریحان عسلی  ریحان عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

◕‿◕ ریحان عسلی ◕‿◕

ریحانه و مهمونی سارا جونی

1390/8/13 0:07
629 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز مامان

عزیزم امشب خونه مامان سارا بودیم مامان سارا زحمت کشیدن و به در خواست من لازانیتا بقول سارا درست کردن چقدر هم خوشمزه شده بود مامانش دستتون درد نکنه

چقدر سارا تو بلایی چقدر من خندیدم

مخصوصا وقتی مامانت داشت سبزی خوردن پاک می کرد و شما هی اذیت میکردی و نمی ذاشتی مامانت به کارش برسه وقتی که مامانت داشت تورو دعوا میکرد که دست نزنی با قیافه ی حق به جانبی گفتی مامانی قرار نبود دعوام کنی وای منو می دیدی چقدر به این حرفت خندیدم مخصوصا وقتی مامانت کم آورد و دیگه بهت چیزی نگفت

یا وقتی میخواستی ریحانه رو صدا بزنی میگفتی ریحان عسلی بیا قوربونت برم من

اینم عکسای امشب

سارا و ریحان عسلی

سارا و ریحان عسلی

بیچاره مامان سارا تا صبح باید بریزو به پاشای شما دوتا وروجک رو جمع کنه ببین اتاق رو به چه وضعی در آوردین

سارا و ریحان عسلی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان پارسا
13 آبان 90 2:50
دختر جنوبیه دیگه حسابی شیرین زبون وبلاست
چشای ریحانه پر از خوابه تو عکس اولی رنگ لباسش خیلی بهش میاد

نه عزیز اتفاقا تازه از خواب بیدار شده سرما خورده
خاله جون
13 آبان 90 11:03
خووووووووووووووووش بگذره عزیییییییییییییزم
Sara
13 آبان 90 12:29
سلام
من از وبلاگ ساراجون اومدم اینجا
ماشالا دخمل نازی دارین
از طرف من ببوسش

سلام عزیزم خوش اومدی
ممنونم چشماتون ناز میبینه
مرسی از حضورتون

مامان گیسو
13 آبان 90 13:31
آخی نازی
خدا حفظشون کنه
بوسسسسس


مریم
13 آبان 90 13:51
الهام مامان رامیلا
13 آبان 90 16:57
به به لازانیا منم دلم خواست
راستی این چند روزه که نبودم ماشالله چقدر آپ داشتی نمی دونستم کدوم رو بخونم ریحانه جون تمام کارهات قشنگه


چیکار کنیم دیگه ما ایینیم
Sara
13 آبان 90 17:14
منم دوست دارم دوستای خوبی مثل شماهاا داشته باشم

می تو
خاطره مامان بردیا
13 آبان 90 17:53
ای شیطونا.. انگار توی اتاق بمب منفجر شده
ستاره
13 آبان 90 19:00
دارين حسابي ميتركونينا


خاله ی امیرعلی
13 آبان 90 22:54
دوتا وروجک افتادن یه جا و شیطونی هاشون گل کرده
چقدرم لباس قرمز و گل سرش قشنگه

ممنون چشماتون ناز میبینه

مامان سارا
14 آبان 90 9:47
سلام عزيزم
اميدوارم هميشه بهت خوش بگذره
عزيزم من كه كاري نكردم . ميدوني بعد از چند سال اومدي خونمون
به منم حسابي خوش گذشت
عكسها هم خيلي قشنگ بودن

سلام
نه حسابی شرمنده کردید ایشالا من بتونم جبران کنم

مامان کوثر
14 آبان 90 12:26
چقده گیر موهات بهت میاد عسیسم